- حاضر غیاب
- خواندن نامه های جمعی برای تعیین کسانی که غایبند، چنان که معلم شاگردان را و صاحب منصب سربازان را
معنی حاضر غیاب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حاضر و غایب کردن، خواندن نامهای جمعی برای تعیین کسانی که غایب اند چنانکه معلم شاگردانرا و صاحب منصب سربازانرا
خواندن اسامی شاگردان، کارگران یا سربازان برای تعیین کردن افراد غایب
حاضر غایب کردن: حاضر غایب
حاضر غایب کردن: حاضر غایب
در تصوف حالتی که شخص در مجلس و میان جمع نشسته اما هوش و حواسش جای دیگر است، خلسه، ربودگی، برای مثال هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است (سعدی۲ - ۳۳۹)
جواب فی الحال تواند گفتن